از تمام ازار و اذیت های خانواده محجبه ش خسته م

یکی نماز میخوانا و روزه میگیره ولی جز ازار و اذیت خلق خدا کار دیگه ای نداره !خدایا تو بگو اون بنده ی توعه یا منی ک این همه مدت این ازار و اذیت ها از سر و قلب و بدنم داره میزنه بیرون؟؟؟

کی قراره این داستان ب ثمر برسه؟ خدایا بسه یا اینوری یا اوونوری من خسته م...

کم کم هی این اتفاقات داره جوانی و روحیه مو از بین میبره...مرگ یبار شیونم یکبار

یالا دیگه منتظرم خدا بودنتو نشونم بدی !