گاهی وقتا ام اینطوریه ک ب این نتیجه میرسم ک هرکاری میکنه برای من با اکراه و بی میلی و به زوره!

مثل خانواده ش دقیقا!

هربار ک باهم رابطه داریم بعدش ک خرش از پل میگذره هرطور ک میخواد با من برخورد میکنه و حرف میزنه

چنان خشم و توی وجود من زنده میکنه ک تبدیلم میکنه ب اون چیزی ک قبلا هرگز توی وجود خودم اصلا ندیدم!

بدترین منو از وجود من بیدار میکنه!

حس میکنم نامناسب ترین تصمیم زندگیم ازدواجم با اونه

این ک چقدر میتونم ادامه بدم و نمیدونم ولی میدونم خیلی طولانی نیس و احتمالا حتی ب ۵ سال هم نمیرسه...

حس میکنم جوونیم و تو رایطه با مردی هدر دادم ک ارزشش و نداشت.

پشیمونم ...