پنجشنبه
امروز ۵ شنبه س و اخرین روزیه ک من دارم کار میکنم ..چون ۲۸ ن تاریخ سزارینمه.
اون خوابه..
در واقع همه خوابن ..مهمونامون..خاله م و شوهرش و بچه هاش و اون
من اما پشت سیستم دارم کار میکنم
ب صورتش نگاه میکتم ک خوابه...انگار اصلا نمبشناسمش...چقدر غریبه س....
خبلی..حتی ده درصد هم آشنا نیس برام...
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و پنجم آبان ۱۴۰۲ ساعت 9:21 توسط زی زی گولو
|