از غم پرم
وقتی ازش چیزی میپرسم جواب نمیده
وقتی حرف میزنم انگار نمیشنوه..
کقتی درخواستی دارم تا از اهن نیوفته انجام نمبشه.
تا عن قضیه در نیاد درست نمبشه
از غم پرم ...نفسم خوب بالا نمیاد...اشکام همینطوری میریزه..
خسته شدم.
واقعا واقعا واقعا فکر میکنم لیافت یک مردم ساپورتیم و با توجه و داشتم...
چیز زیادی نخاستم...
چرا انقدر تربیتش مشکل داره
چرا مادرش درست یادش نداده...
چطور قبلا بلد بود الان بلد نیس...
چطور مهربونی هاش براب همگاراشه بی توجهی ها و نشنیدناص برای من...
متنننننننفرم ازش
+ نوشته شده در پنجشنبه سیزدهم دی ۱۴۰۳ ساعت 5:45 توسط زی زی گولو
|