اجازه نمیدم هیچکس بچه ی منو با هیچ بچه ای مقایسه کنه هرکس اینکارو بکنه همون لحظه میرینم بهش..

امروز سوین نمیشست روی صندلی ماشبن مامانم غر زد ک خیلی بده ک این بچه نمیشینه روی صندلی ماشین ..گفتم این بچه شیر مادر میخوره یکم ماشین راه میره میخاد بیاد زیر سینه ...خیلی از بچه ها کلا روی صندلی ماشین نمیشینن

یهو میم گفت چطور فلانی میشینه گفتم فلانی هزارتا کار دیگه میکنه بچه من بره اونکارارو هم بکنه دیگه پس..

بچه فلانی ۳ سالش بود با سیگار میچرخید تو خونه تا ۳ سالگی پستونک میخورد پس اگر خوبه بچه منم اینکارارو بکنه حق نداری سوین و با کسی مقایسه کنی و بحثمون شد.

اومدیم خونه مامانم رفته بود بازم بحثمون شد...

کتک کاری ام کردیم ...

خیلی وقیحامه گفت برو بچه رو بردار و برو گفتم عاشق چشم و ابروت نیستم ک موندم ...مطمن باش ک میرم..

هه

باورم‌نمیشه ک انقدر وقیح شده ک اون ب من بگه برو

گفنم ب منو بچم حق نداری کاری داشته باشی...

مستاجر خونه شمالمو بلند میکنم میرم ...گفت ب تو ک اصلا کار ندارم.

دوباره شروع کرون خیلی سخته

میخام ک برم و میدونم ک‌میتونم گلیم خودمو بچمو از اب بکشم بیرون ولی نمیدونم چطوری برم و کی برم و چیکار گنم.