از مشکلات وحشتناک با خانواده شوهرم ک گفتم بهتون..الان یک ماهه ک عقدم ...این یک ماه شوهرم همش پیش من بوده مسافرت رفتیم و بعدم ک برگشتیم مامان نبود و نیومد ...ما تنهاییم همش برای همین شوهرم اصلا خونشون نرفته..عید فطر خانواده شوهرم ی زنگم ب من نزدن و تبریک نگفتن..مثل همیشه  جونشون ب پولشدن بسته ست من از وقتی محرم شدیدم فقط یک عیدی بهم عیدی دادن اون هم عید قدیر بود ک مادرش یک ربع سکه بدون پلمپ غیر بانکی بهم داد... 

اینارو مینویسم تا نه خودم یادم بره و نه همسرم... مینویسم چون دوست دارم در اینده بچه هام بتونن بهتر با ذات کریح پدر و مادر بزرگشون آشنا بشن.

آهان همسرم با تمام بی پولیش ..برام یک سبد گل رز خرید 😊

میگم بیپولی و خجالت هم نمیکشم ..چون خجالت نداره همه زوج ها بعد از ازدواج یک فشار اقتصادی زیادی و میگذرونن ..ما هم مثل بقیه 😊